نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, توسط رضا |

عادت دارم
هَـــر روز
جـــــایِ انگشــــــتانم را از روی شیشــــه یِ مانیتور پاک کنم
آخــــر
نوازش کردن عکـــــس هایَت
عادَت مَن است…

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, توسط رضا |


به بالشی که زیر سرمون میذاریم میشه دروغ گفت ؟

چی بگیم ؟ بگیم خواب بودیم و خواب بد دیدیم ؟

خر که نیست ! بالشه ! میفهمه !

نه بالش جان ، دلـــَــم بـــَــراش تـــَـنـگ شـــُده بــود !

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, توسط رضا |
تو ای تنها ببین من را کنار مرز تنهایی

تنم خسته رهم خسته دلم در اوج تنهایی

ز تنها بودنم ای دل خلاصی نیست باور کن

رهایی را نمی بینم ز دست دیو تنهایی
نوشته شده در تاريخ جمعه 22 دی 1391برچسب:, توسط رضا |

اهے آنقدر دلتنگت میشوم که دوست دارم ببینمت.. حتی با دیگرے....

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, توسط رضا |

 

 

یادت هست ؟
جــناق می شکستیم می گفتیم :
" یادم تــــو را فرامــــوش "

ولی امـــــــروز ،

تمام استخوانهـــــایم شکــــــــسته ,
باز هم تو را فراموش نکردم !

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, توسط رضا |
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام رابرای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،
کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب آرزوهای رنگی ام!
درکلبه را باز کن وبه سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی ...
"مخاطب خاص


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

مخاطب خاص

کنار آشیانه ات من آشیانه مى کنم
فضاى آشیانه را پر از ترانه مى کنم ،
کسى سوال مى کند به خاطر چه زنده اى ،
و من براى زندگى تو را بهانه مى کنم

 
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

ܓ❀درد تنهایی کشیدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم
خریده ام...

تو هر چه میخواهی‌ مرا بخوان
دیوانه
خود خواه
بی‌ احساس.......

نمیــــــــفروشــــــــــم​...ܓ❀

 


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی،


آوای تو می‌خواندم از لایتناهی،


آوای تو می‌آردم از شوق به پرواز.


شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی،


امواج نوای تو به من می‌رسد از دور،

دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی،


وین شعله که با هر نفسم می‌جهد از جان،

خوش می‌دهد از گرمی این شوق گواهی.


دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست،


من سرخوشم از لذت این چشم به راهی.


ای عشق تو را دارم و دارای جهانم،


همواره تویی هر چه تو گویی و تو خواهی...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

کیستی تو ؟



کیستی تو که این همه



در من می تابی



بی آنکه کاسته شوی



بی آنکه غروب کرده باشی



کیستی؟



کیستی تو که این همه



سزاوار حرفهای عاشقانه ای



کیستی تو که دیدنت زندگی



رفتنت مرگ است



در من بمان



از هنوز تا همیشه...


"مخاطب خاص"

نوشته شده در تاريخ شنبه 1 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

بعضی وقتها دو ضلعی عشقی داریم ،
طرف فقط دوسش داره ولی نمی‌جنگه!
یا باید مثلثش كنی
یا یك ضلعی ....!!
منم توی یه دوضلعی با تو گیر كردم!

نوشته شده در تاريخ شنبه 1 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

جــای من خالی است

جــای من در عـشق

جــای من در لحظه بی دریغ اولین دیــدار

جــای من در شوق تابستانی آن چشــم

جــای من در طعم لبخندی که از دریا سخن می گفت

جــای من در گرمی دستی که با خورشید نسبت داشت

جــای من خالی است

من کجا گم کرده ام آهنگ بـــاران را..!

من کجا از مهــربانی چشم پوشیدم...!؟

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

سنگ ها حرف می زنن
گوش کن
خاموش ها گویاترن
از در و دیوار سخن می بارد
کجا دریابد آن را جان من
در خموشی من فریادهاست...!!
آنکه دریابد چه می گویم
کجاست ! ؟

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

دلم می خواهد نامت را صدا کنم
یک طور دیگر
جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد
یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم
دلم می خواهد نامت را صدا کنم
یک طور که دلت قرص شود که من هستم
یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی!

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

عاشقانه چشمهایم را میبندم و تو را در خیالم تصور میکنم
نمی دانم که چقدر خیال تو برایم لذت بخش است ،
از هر چیز در این دنیا برایم شیرین ترهستی
پس چشمهایم را میبندم و با تمام وجود احساست می کنم
دوستت دارم...

نوشته شده در تاريخ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

چه عاشقانه است

که تو تنها آرزویم هستی

و چه رؤیایی است

این «لحظه های ناب عاشقی »

و من همه زیبایی عاشقانه را فقط با تو حس می کنم.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ مخاطب : خــــــدا


آمــدم و گـــفـتــ م

بــراے تــو مـــے شـــوم

نشــــدم ...


خواستــ م بگـــویم هـــر چه تو بخواهــــے ..

ترســـیـدم (!)

نـکــنـد آن چــیزے بخواهــے که من نـ میخــــواهــــ َم ...

....


√ اگــــــــر تو ارحم الراحمینی ..

√ اگــــــر تو بـــے منّتـــ میبخشـے

√ اگـــــــــر تو جز خیر نمـے خواهی برای بنده اتـــ ...

مرا چه باک (!) که بسپارم دلـــــ♥ــــم را به دلــــتـــــ ...

دلــ ـــ ـــم برای تو ... ـ♥

نوشته شده در تاريخ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

قـــــــــلهء قـــــــــاف که سهـــل است ،

من قـــــــــلهء کـــــــــاف و لــــــــــام و مـــــــــــیم و نــــــــون و واو

را هم بخــــــاطرت فــــــــــــتح می کنم ،

اما تو ،

با تمــــــــــــــام دختــــــــــــرانگی ات ،

مـــــــــــــــرد باش !

اگر ســــــــــــراغ نـــــــــگاهت را گرفتنــــد ،

بگــــــــو که واگـــــــــذار شــــــده …

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

خیلی وقتـه دیـگه بـارون نزده

رنگ عشق به این خیابون نزده

خیلی وقته ابری پرپر نشده

دل آسـمـون سـبكتر نشده

مه سرد رو تن پنجره ها

مثل بغض توی سینه منه



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ شنبه 7 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...!!

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 3 مرداد 1386برچسب:, توسط رضا |

نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌كنی لطف بهار عارفان در تو نگاه كردنست ماه عبادتست و من با لب روزه‌دار ازین قول و غزل نوشتنم بیم گناه كردنست.

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.